موج وبلاگی دوست شهیدت کیه !؟

فرصــــــت پرواز

 

 به امید روز وصـــــــــال

 

سبکبالان خرامیدند و رفتند

مرا بیچاره نامیدند و رفتند

حاج حسین خرازی

دکتر چهل وپنج روز بهش استراحت داده بود.

آوردیمش خانه. عصر نشده، گفت « بابا ! من حوصله م سر رفته.»

گفتم « چی کار کنم بابا ؟ » گفت « منو ببر سپاه، بچه هارو ببینم.» بردمش.

تا ده شب خبری نشد ازش.

ساعت ده تلفن کرد، گفت « من اهوازم. بی زحمت داروها مو بدید یکی برام بیاره.»...!!!

آسمان فرصت پرواز بلند است ولی...!!؟

قصه این است چه اندازه کبوتر باشی    ...

 

  حاج حسین خرازی

 


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 92 بهمن 24 ساعــت ساعت 5:11 عصر تــوسط الهــــہ خـــــرّازے | نظر بدهید