• وبلاگ : پايگاه مرجع شهيد حاج حسين خرّازي
  • يادداشت : ....
  • نظرات : 2 خصوصي ، 4 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    هميشه دلم مي خواهد ،وقتي بغض ميکنم،


    خدا از آسمان به زمين بياد ،اشک هايم را پاک کند،دستم را بگيرد و


    بگويد: اينجا آدما اذيتت ميکنن؟!!

    پاسخ

    [گريـــــــــــــه] خيلي ممنون از شما که به ما سر زديد و اين متن زيبا رو نوشتيد ... / اي کاش بعدش خداي مهربونمون ما بنده هاشو هرچند گنه کاريم ولي تو آغوشش بگيرتمون و آروممون کنه آرومه آروم... بعدم بگه : بيا بريم بنده ي من بيــــــــــــــــــــــا ... / مثل حاج حسين که خدا انقدر دوسش داشت که بوسيدش و بردش پيش خودش ... / داداش حسين عاشقانه و عارفانه خدا رو دوس داشت و مي پرستيد خدا هم عاشقش بود... انگار هرلحظه بيشتر دلتنگ حسينش ميشد ... برا همينم توو يکي از اون روزا دست حسينش و گرفت گفت : بيــــــــــــــا حسينم ... اما حسينِ خدا هنوز رو زمين کار داشت . گفت: بذار بمونم و کارمو تموم کنم .. همونجا دستش و هديه کرد به معبودش .. تا روزي که کارشو تموم کرد و شتــــــــــــابان به سمت خداش رفت ... عاشق تر از قبل .... // [گـــــــــــريه][گــــريه][گريه] فکنم حاج حسين برا خدا از اون بنده هايي بوده که هر لحظه خدا به فرشته هاش نشونش ميداده ميگفته : ببنيد اين حسين منه هاااااااااا [گــــــــــل]يا علي مدد ...